کاظم

ادبی سیاسی

کاظم

ادبی سیاسی

یک خبر و چند پرسش

 

 

 

یک خبر و چند پرسش

 

خبر : 

   

     طبق اعلام خبرگزاریها قرار بود کشتی جنگجوی رنگین‌کمانی (Rainbiw Warrior ) متعلق به  گروه صلح سبز ( Green Peace  ) در یکی از روزهای پایانی بهمن ماه سال جاری در بندر بوشهر بمدت چند روز لنگر بیاندازد و بگفته « پل هورسمان » ، هماهنگ‌کننده جنبش انرژی صلح ‌آمیز این گروه در خاورمیانه ،  طی یک کنفرانس مطبوعاتی  که در عرشه این کشتی برگزار میشود نتایج تحقیقات درباره گزینه‌‏های مختلف تامین نیازهای انرژی ایران ، بدون توسل به انرژی هسته‌‏ای ، تشریح گردد . به ادعای این شخصیت ،  کنفرانس مذکور  یکی از سلسله فعالیت‌‏هایی است که صلح سبز،  به عنوان بخشی از مبارزه خود برای ایجاد منطقه عاری از تسلیحات هسته‌‏ای در سراسر خاورمیانه ،  در دست اقدام دارد .

      متعاقبا همین خبرگزاریها اعلام کردند که مقامات ایرانی از ورود این کشتی به بندر بوشهر ممانعت بعمل آورده اند .

 

پرسشها :

 

1 -  آیا ورود یک شناور به بندر یک کشور نیازمند هماهنگی قبلی با مقامات آن کشور نیست ؟

2 -  آیا واژه جنگجو (Warrio ) برای کشتی یک گروه مدعی استقرار صلح ،  با مسما است ؟

3 -  آیا گروه صلح سبز اصلا اعتقادی به استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای دارد ؟

4 -  آیا به اعتقاد این گروه بشریت باید مطلقا انرژی هسته ای را به بوته فراموشی بسپارد ؟

5 -  آیا این گروه که خاستگاهش غرب  و اغلب فعالینش غربی هستند ،  از انرژی حاصل از نیروگاههای هسته ای کشورهایشان استفاده نمیکنند ؟

6 - آیا تنها راه برقراری صلح ،  همصدایی با عمله ظلم است ؟

7 -  آیا مدعیان استقرار صلح حاضرند وجود کلاهکهای اتمی رژیم اشغالگر قدس را تائید کنند ؟

8 -  آیا این کشتی به بندر حیفا در اسرائیل هم خواهد رفت ؟

9 -  آیا این گروه در صورت ممانعت رژیم اشغالگر قدس از ورود کشتی شان به حیفا ، همین جنجال خبری را راه خواهند انداخت ؟

10 -  آیا تحقیقات جهت دستیابی به گزینه های تأمین انرژی بدون استفاده از انرژی هسته ای ، فقط جهت ایران کاربرد دارد و تنها در بندر بوشهر قابل طرح است ؟

11 -  آیا برای ایجاد خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای اقدام اولیه چه باید باشد ؟ ممانعت از دستیابی ایران به انرژی هسته ای صلح آمیز ؟ یا انهدام کلاهکهای اتمی رژیم صهیونیستی ؟

۱۲ -   آیا گروه صلح سبز ملعبه دست امپریالیسم و صهیونیسم جهت ایجاد یک پروپاگاندای رسانه ای دیگر علیه مردم مظلوم ایران نشده است ؟ 

 

 

 

 

نظرات 30 + ارسال نظر
مسعود چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:10 ق.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام
مطلبت آماده شد وقت تنگ است
پایدار باشی

متقابلا سلام

منصرف شدم .

در پناه حق

ehsan چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:16 ب.ظ

با سلام. چنانچه پاسخ پرسش ها را با پرسش و پرسش های دیگری بدهیم به دل نمی گیری در همین نارنجستان؟

با سلام متقابل

ابدا . اما آیا شما هم بدنبال پاسخ نیستید برای پرسشهایتان ؟

زهرا پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:48 ق.ظ http://zahra999.blogfa.com

کاظم خوب
آنقدر سوالهایتان بدیهی است که آدم کیف می کند...

محمدجواد پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:09 ق.ظ http://chaaleshha.mihanblog.com/

سلام کاظم
مطلبت بحقه و دست درست
من هم بروزم
یا حق

ehsan پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:06 ب.ظ

با سلام.
نخست
به خوبی اگاهی دارید که گروه صلح سبز یک شرکت بین المللی ست که در چهل و پنج کشور دنیا شعبه دارد. هزینه های این شرکت توسط دولتها تامین نمی گردد.. با توجه به اینکه محور اصلی فعالیت این شرکت مسایل زیست محیطی ست و با توجه به اینکه پاشنه اشیل جمهوری اسلامی طبعن " الودگی محیط " زیست نمی باشد , فرستادن احتمالی کشتی "جنگجوی رنگین کمانی " چه منفعتی برای امپریالیسم دارد؟
ایا واقعن بر این گمانید وجوه اجرایی سازمان های دیگر با این همه هیاهوی تحریم و "شش و بش " حمله نظامی یا دست کم بمباران مراکز تاثیرات روانی , سیاسی کمتری دارد تا طرح مساله در چهارچوب الودگی اتمسفری . ؟
دوم اینکه)
بی بی سی زمینه سازی افکار عمومی را به روش بسیار حرفه ای دست کم در مقاطع مختلف تاریخی (معاصر) عهده دار بوده است . ایا بین برنامه چند شب پیش ان (شبیه سازی و ارزشیابی حمله به ایران ) و تاثیر روانی حضور کشتی مورد نظر همسویی می بینید؟ این کشتی ها با شکار بی رویه "وال "و "سیل" و احتمالن " ببر بنگال " نیز به همین صورت حتی با شدت بیشتر عمل می کند . ربط ان با امپریالیسم و صهیونسیم چگونه است؟
سوم انکه )
به عنوان شخصی که مکانیک سیالات و ترمودینامیک خوانده اید , باید به خوبی بدانید که الودگی منطقه ای تولید می گردد , اما جهانی عمل می کند. در مورد الودگی هسته ای سیاست های "مقطعی " فرد و زوج کردن و با رور کردن ابرها به منظور شفاف سازی دروغین هوا (بر اساس قانون بقای جرم می توانید اثبات کنید , میزان کل الایندگی کم نخواهد شد بلکه از تراکم ان کاسته خواهد شد) و ترویج فرهنگ دوچرخه سواری(که ظاهرن برای بانوان کراهت دارد) کارگشا نیست. جهان غیر جنگ و سیاست و امپریالیسم و حزب و الله و حماس و شین بت و سپاه قدس و ..... حق دارد که نگران حق مسلم دیگری باشد که حتی در صورت استفاده صد در صد صلح امیز تکنولوژی هسته ای در ایران پایمال می گردد.
اخر عاقبت نصب کنورتورهای کاتالیستی به منظور کاهش الودگی احتراقی خودروهای , دو سه تا خودروساز وطنی را شنیده اید که به کجا رسید؟ فن اوری کنورتورها, های تک نبود . اما جمع اوری زباله های اتمی واقعن برای تحصیل کرده ای چون شما سوای عرق ملی و مذهبی نگرانی به دنبال ندارد؟ در کشور عزیز من که مالیخولیا خودکفاش می خواند( خودکفایی در این دنیا یک فریب کاری بیشتر نیست) با ان همه ضعف مدیریتی در عرصه های مختلف , تا چه میزان قادر به کاهش میزان تشعشعات ناشی از زباله ها خواهد بود ؟
جناب دکتر احمد ستوده نیا ( اولین ریاست انرژی اتمی در ایران ) پس از گذران 1319 روز در اوین و قصر , تنها اتهامش به جز ملی گرایی , امضای قرارداد با المان غربی (در سال 55) بود که به زعم شیخ گیلانی دست کم در امر زباله ها مسامحه کرده بود . در زمان ریاست جمهوری اقای خامنه ای ازاد شد و در زمان ریاست جمهوری اقای رفسنجانی دعوت به کار شد که نپذیرفت . مقالات ایشان را دوست داشتید بخوانید .
چهارم اینکه یکی از کشتی های این شرکت در دهه هشتاد هزاره و قرن گذشته توسط فرانسوی ها غرق شد (در سواحل زلاند نو ). علتش را خوانده اید ؟
پنجم و اخر , اگر تمام اتفاقات سیاسی دنیا به صورت دکترین "دایی جان ناپلئونی" به سرانگشتان شرکت های یهودی وصلند , چرا پس حرف "دریفوس" درست نباشد که "ساف و حماس" فرزندان "شین بت " می خواند . دایه شیری انها هم که جمهوری اسلامی بوده.
سوال این جاست , تاریخ بالاخره ادیب است یا مصلح لغت(غلط ) نامه ها . با سپاس از توجه . احسان

متقابلا سلام
و با آرزوی تندرستی برای حضرتعالی و همسر گرامیتان ( خواهرم )

1 - من باب عرف تشکلها ، عناوین ، مصادیق خاص دارند . صلح سبز " شرکت " نیست ، " سازمان " است . در بیش از چهل کشور جهان شعبه دارد و فعالیت میکند ، اما بین المللی نیست . خود را بین المللی میخواند ، لکن در حد بضاعت سوادی حقیر ، سازمان یا شرکت بین المللی بشکل غیر دولتی اصلا وجود خارجی ندارد و این عناوین فاقد تعریف حقوقی معتبر است ( چنانچه غیر از این باشد دریافت مستندات مربوطه موجب مزید آگاهیم خواهد شد و امتنان ) . این سازمان در آمستردام تأسیس شده و طبعا تابع قوانین کشور هلند است هر چند با فعالیتهای گسترده جهانی ، و ( در صورتی که گاهی کاسه ای زیر نیم کاسه قرار نگیرد ) غیر انتفاعی .
علیرغم آنکه آغاز کارش با همین سوژه بود اما در حال حاضر " توقف تهدیدات هسته ای " ، آخرین اولویت اهداف شش گانه طرح شده توسط این سازمان است ( پس از " توقف تغییرات آب و هوایی زمین " - " حفاظت از جنگلهای قدیمی " - " حفظ اقیانوسها و دریاها " - " توقف کشتار نهنگها " و " مخالفت با مهندسی ژنتیک " )
اکنون امپریالیسم و صهیونیسم و مبلغان درون و برون مرزی آنان هیچ مقوله ای را از " پاشنه آشیل " بودن برای جمهوری اسلامی کنار نمیگذارند ، پس آیا استبعادی دارد ظنین شدن در باب سفر " جنگجوی رنگین کمانی " به آبهای کشور ما آنهم در چنین موقعیتی ؟

2 - بسیج استکبار در مقابله با اسلام ضد سلطه و چهره ظاهری فعلی آن یعنی دستیابی به انرژی هسته ای بعنوان حق مسلم مردم ما آیا صرفا میبایست در بچه ترسانی بی بی سی و VoA و رادیو فردا و کلن و . . . از جنگ و بمباران و به توبره کشیدن خاک این کشور تلخیص گردد ؟ حضرتعالی که بیشتر از ما دور افتادگان در جریان شانتاژهای حضرات هستید . کدام مقوله خارج از گود این تهاجم وحشیانه تبلیغاتی قرار گرفته است ؟ دموکراسی و آزادی بیان ؟ فقر ؟ اعتیاد ؟ قومیتها ؟ اقلیتهای دینی ؟ حقوق و سؤالات آزمون فرهنگیان ؟. . . . یا حتی تعدی در حق مظلومان هم جنس باز ؟ ! ! چرا باید مقوله اینچنین قابل مانوری ( خطر تشعشعات رادیو اکتیو ) از حیطه این شانتاژها پرت بیفتد ؟ آیا صلح سبز به تازگی از خطرات " های تک " نبودن نیروگاه بوشهر آگاهی یافته است ؟ چه شد که در برهه حساس کنونی و دقیقا همزمان و بموازات صدور قطعنامه علیه ایران ، این کشتی جنگجو هم به جنگ ما آمد ؟

3 - دغدغه قابل تحسینی است نگرانی در باب امکان انتشار تشعشعات هسته ای با ضعفهای مدیریتی و تکنولوژیکی که قلبهای رئوفی چون حضرتعالی نگرانند نسبت به آنها . اما آیا راه حل فشار آوردن است بر گرده یک ملت که علیرغم دریغ کردنهای دارندگان ، خود مظلومانه و محرومانه به همبن حد دست یافته است ؟ مسولیت سازمان انرژی هسته ای و هیاهو گران دلسوز غربی در کدام هزارتوی این بیعدالتی جهانی خزیده است که دریغ میکند دست یاری را در ارائه تکنولوژی بی خطر به کشوری که عضو ان پی تی و تحت نظارت است از یکسو و چشم فرو میبندد بر هند و پاکستان و بد تر از همه رژیم اشغالگر قدس با دارا بودن 200 کلاهک هسته ای آماده شلیک از سوی دیگر ؟

4 - من نه سازمان صلح سبز را نفی میکنم و نه اقدامات ارزشمند قبلیش را کتمان . اما آیا وقتی آمریکا از کرسی داران شورای امنیت که نمیگذرد هیچ ، حتی در فدراسیونهای ورزشی هم بمنظور تنفیذ نظراتش نفوذ میکند ، بعقیده حضرتعالی ظن بیموردی است ارزیابی تهاجم این جنگجوی رنگین کمانی در راستای اهداف امپریالیسم و صهیونیسم ؟ اقدام تقریبا اخیر همین سازمان را نیز میدانید که تظاهرات بود در اتریش برابر سفارت کره شمالی . آیا پرسش نابخردانه ای است که چرا بجای تقدم بخشیدن به اسرائیل ، کره شمالی و بویژه ایران نیشتری شده اند در ترکاندن بغض محیط زیست خواهی سکانداران جنگجوی رنگین کمانی و باریدن اشک تمساح آنان ؟ نه این است که دشمنان محیط زیست را انگشت اشاره آمریکا و اسرائیل اخیرا به این سازمان نشان میدهند ؟ همین دو جرثومه فسادی که تنها غائبین اجلاس بین المللی مقابله با بمبهای خوشه ای بودند ؟ ببینیم آیا صلح سبز در این مورد هم جنگجویی گسیل میکند ؟

5 - اکنون 28 سال است که " دائی جان ناپلئون " شده است افکار عمومی تحت بمباران القائات غولهای رسانه ای امپریالیسم و صهیونیسم . نقش انگلیس و دسیسه هایش را هم محول کرده اند به اسلام ضد سلطه و نماینده آن ایران که هر توطئه ای در هر گوشه ای از جهان کار اوست . " آقا جان " کارتلها و تراستهای چپاول پیشه ، " عمو سام " را کرده اند " عمو اسدالله " ، و از هر مستمسکی بهره میجویند در تشدید مالیخولیای این " دائی جان " حتی از سردار جنگجوی رنگین کمانی صلح سبز . و گوشه مهمی از این بازیهای خنک نیز کامیابی " خاخام سعید " را هدف گرفته است از " لیلای سرزمین موعود " . آیا خیلی مشکل است فهم درسهای " دریفوس " در رساله عملیه عموسام جهت وصول به " سانفرانسیسکو " ؟

در پناه حق .

مسعود شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:16 ب.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام بر کاظم عزیز
با توجه به شناختی که از جهان فکریت دارم و درجه حساسیتت نسبت به مسائل عقیدتی و مذهبی احساس می کردم که باید پست جدیدت در مورد با توهین دولت اصولگرا و ارزشی احمدی نژاد به ساحت پیامبر اسلام باشد که با تعجب فراوان دیدم چیزی در این مورد ننوشته اید
اگر خاطرتان باشد در پاییز سال 78. یک نشریه دانشجویی به نام <موج> که با تیراژی در حد چندصد نسخه در دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی‌تکنیک) منتشر می‌شد، نمایشنامه‌ای با عنوان <کنکور و امام زمان> منتشر کرد. این مقاله از سوی روزنامه <کیهان> که در آن زمان مخالف دولت بود، به عنوان توهین به مسائل دینی و مذهبی مورد توجه قرار گرفت و با اقدامی همزمان از سوی دیگر رسانه‌های مخالف دولت و از جمله صدا و سیما ‌به بحرانی بزرگ علیه دولت تبدیل شد.
دامنه موضوع به آنجا رسید که غلا‌مرضا نقدی رئیس حفاظت اطلا‌عات نیروی انتظامی که در دولت نهم ریاست ستاد مبارزه با قاچاق را عهده‌دار شده است، به صحنه آمد و گفت: <در صورتی که دادگاه‌آنها را آزاد کند، ما حکم اسلا‌م را در مورد آنها اجرا خواهیم کرد
نشریه دانشجویی به بحرانی ملی تبدیل شد و اگر آقای خامنه ای غائله را نخوابانده بود معلوم نبود قضیه به کجا ختم می شد
حال توهینی غیر قابل مقایسه واقعن غیر قابل مقایسه اگر خواستید سوالهای آن آزمون آموزش و پرورش را ببینید می توانید به سایت پیک نت مراجعه فرمائید
روزنامه کیهان دیگر تیتر وا اسلاما نزند کسانی کفن پوشان از قم راه نیفتادند همه مقامات آن را ماست مالی کردند حداقل خدا بیمرزد پدر آیه الله لنکرانی و صانعی و منتظری که واکنش به این توهین نشان دادند که من فکر می کنم هیچ این توهین دست کمی از کاریکاتورهای دانمارکی ندارد
جالب است که روزنامه کیهان در صفحه ۱۴ در ستون حاشیه مجلس به اندازه ۴ خط نوشت که فرشیدی از مردم معذرت خواهی کرده است
روزنامه کیهان رنگی (ایران) ارگان دولت اصلن هیچ خبری در این مورد ننوشت
چند تا سوال پیش می آید با توجه به اینکه من شما را نه نماینده دولت می دانم نه چیزی فقط با توجه به مطالبتان و علایق مذهبیتان از شما انتظار داشتم که چهار خط در باره این موضوع می نوشتید تا حداقل این شائبه در ذهن من ایجاد نشود که در کشور ما دین چماقی است که فقط می شود با آن به سر مخالفان کوبید چرا دیگر صدایی از امثال آقای نقدی نیست دانشجویان سلحشور و ارزشی کجا هستند آیا واقعن آنها ساهی لشکرند که با ارادهی عده ای به خیابان میریزند

به نظر شما اگر این اتفاق در دولت خاتمی پیش می آمد الان وضعیت کشور در چه مرحله ای بود
چرا هیچ کفن پوشی و یا همه آنهایی که جلوی سفارت دانمارک تحصن کردند و آتش زدند خبری نیست
پس کو آن غیرت دینی
با تشکر
اگر تمایل داشتی تائیدش کن اگر نه که هیچ گله ای دوستانه بودهمین
پایدار باشی

جناب آقای رحمتی عزیز

با سلام
سوالات را دیده ام . دوستی نیز قبلا آنها را برایم فرستاد . توجه حضرتعالی را به پاسخی که به ایشان در بخش کامنتهای وبلاگ دیگرم داده ام جلب میکنم :

« از اطلاع رسانی تان بینهایت سپاسگزارم . طراحی این سوالات در آزمون فرهنگیان وهن جدی به ساحت رسول اکرم ( ص ) بود و نه گمانم بدون سو ء نیت . عذرم را بپذیرید که بمنظور اجتناب از تکرار وهن ، درجشان نمیکنم .
ظاهرا باید بیشتر از « زیکو » حواسمان به « غضنفر » باشد ! »

لیکن در بحبوهه فعلی هجمه امپرالیسم و صهیونیسم بر سر مسئله هسته ای ، همه فریادهای وااسلامای حال حاضر را ناشی از دلسوزی برای دیانت نمیدانم و حربه دیگری بگمانم بروز میکند در جهت تخریب دولت آقای دکتر احمدی نژاد .
در هر صورت از ابراز حسایت حضرتعالی نیز نهایت امتنان را دارم .

در پناه حق .

مهدی همراهی یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:30 ق.ظ http://hamrahi313.persianblog.com/

سلام
این را صادقانه می گویم در اروپا اغلب کسانی که اندکی مطالعه دارند، از زورگویی بی منطق و بی قانون امریکا ناراحتند. از اروپایی و غیر اروپایی از صمیم قلب می خواهند و ارزو می کنند که ایران تحت این فشارها مقاومت کند و زیر بار این درنده امریکایی که نه به قوانین بین الملل و نه به حقوق بشر احترام می گذارد نرود. ما هم اگر می خواهیم ایرانمان بعد از قرنها بار دیگر روی عزت و سربلندی تاریخیش را ببیند، اگر واقعا به سرزمین پارس و سرزمین امیر المومنین علاقه داریم باید این چند روز و چند ماه را هم مقاومت کنیم. نمی توانند تحریمشان را برای مدت طولانی ادامه دهند و هزینه های جنگ دیگری در منطقه نیز انها را از منوپل جهانی بودن به پایین می اندازد. اینها نتیجه تحلیلهای ژئوپلتیک در دانشگاه های رسمی و موثق خود غرب است. دل قوی داریم که صبح نزدیک است دوست من. من به این حقیقت ایمان دارم.

گرگ قطبی دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:36 ب.ظ

آیا می دانید هزینه ی نگهداری از تجهیزات هسته ای و فرآورده هایش نظیر بمب چقدر است؟
اکنون در کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که چقدر زیان بخش است در حقیقت مدت هاست که به این نتیجه رسیده اند و آنطورها هم نیست که آقای احمدی نژاد می فرمایند ما پنجاه سال جلو افتادیم برعکس به نظرم ما پنجاه سال عقب می افتیم. ملت بدبخت تر می شوند و کیسه ی بورژواهای بازاری یا همان حاجی بازاری ها پرتر می شود. من دلم برای این ملت می سوزد و در عین حال فاتحه ی شان را هم خوانده ام. ملتی که ذهنیت تاریخی ندارد و مثل مگس می ماند برادر جان. خیلی حرف هست منتها فضا را خراب کرده اند همه چیزاز زاویه ی سیاست نگریسته می شود و دیگر کسی به انسانیت فکر نمی کند. همان طور که دیشب فکر می کردم که دیگر چرا کسی به باران فکر نمی کند جز برای پاکی هوا از این آلودگی و برای پر شدن ذخایر آبی و برون رفت ازاین خشکسالی شوم....دیگر کسی به باران فکر نمی کند و زیبایی آن....کسی به انسان فکر نمی کند و مغز انسان ها به جیبهایشان منتقل شده. در این وانفسا من چه توقعی دارم از این مردم. مردم فکر نمی کنند این تنها یقینی ست که در این دنیای کوچک وجود دارد. غرب هم گل و بلبل نیست و تعجب می کنم از کسانی که سنگ ایشان را به سینه می زنند. این تها ژست روشنفکری ست. روشنفکران واقعی- که هر چند بعید می دانم این بیچارگان این نام ننگین را به تن خود بچسبانند واصلن خوششان بیاید به این اطلاق نچسب- در خفا به جوهر و کاغذ و انسانیتشان مشغولند برادر اینها را که میبینی مشتی هوچی گرند کسانی که فکر می کنند در آمریکا سانسور نیست در پاریس آش نذری می دهند و تخم مرغ برایت املت می کنند نه برادر...حرف ما اصلن سیاسی نیست وربطی به جماعت کاسه ی داغتر از آش ندارد ربطی به شبکه ی مستهجن ووآ هم ندارد. ندیده ام کسی از جماعت قلم به دست شریف را که واقعن پای این جفنگیات بنشیند واقعن می گویم. ملتی که منتظر منجی باشد ملتی مرده است برادر. خصوصن که نجات دهنده ی ما از نوع فرنگی باشد. آنان نفت ما را می خواهند و اندکی هم شاید به قصد کم رنگ کردن اسلام توطئه میکنند. به خدا خنده ام می گیرد وقتی احمق هایی سنگ آنان را به فرق سینه می کوبند!!!! من نمی دانم اصلن ما با این حمایت های کورکورانه به کجا میرسیم. من نالانم از این وضع درست...من شاکی ام از این دولت و فساد در آن اما واقعن فساد همیشه بوده و تنها باید سعی شود که نابودش کرد...من ذله ام درست اما دلیلیندارد دینم را که نقدش هم می کنم زیرسوال ببرم و فحش بدهم حتا همان آمریکایی هم این کاررا نمی کند اتفاقا این ها افراطی اند....نمونه ی کامنت هایی که دارید و آقایان مرغ همسایه غاز است به زندگی نگاه میکنند....چرا اینقدر نوشتم؟هیچ فقط برای اینکه کمی آرام شوم
ممنون

با سلام و عرض احترام

ممکن است قطبی باشید اما نه گرگ . قلب مهربان و پاکتان ، مغموم از سیاست زدگی زمانه و تبدیل نگرش به مائده های خلقت از لطافت عشق به یابس اقتصاد ، دنیایی میجوید دور از رنگ و نیرنگ در همان قطبهای مهجور قشنگ .

خداوند آرامشمان دهد .
ممنون از حضور تازه تان ای آشنای خوب .

کبوتر بین الحرمین سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:43 ق.ظ http://nodbe-feragh.persianblog.com

سلام .اینکه ما گاهی خیلی راحت از کنار بدیهی ترین جسارتها و دخالتهامیگذریم اونقدر عجیبه که گاهی فکر میکنم حتما یه سیاست خاصی مدنظره اما دریغ....
.
.
.
دولت عاشقی به روز شد منتظر قومتان

فریدون ضرغامی پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:10 ق.ظ http://asvad.persianblog.com

سلام. اینهم دسته گلی دیگر که به آب دادند.واما دوست
عزیز برای اطلاع مستند وکامل اززیان احداث سد سیوند
به روی اخبار وبلاگ من صفحه دو به بعد کلیک بفر مایید.

یک لر تحصیل کرده شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:56 ب.ظ

ماهنامه سینمایی «فیلم» درشماره بهمن ماه خود به بهانه مرگ «فرخ غفاری» وی را از «تاریخ سازان سینمای ایران» معرفی کرده است. غفاری که از سیاستگذاران سینمای مستهجن رژیم طاغوت و مبلغ فرهنگ اومانیستی، عشقی و جنسی غرب بوده درسال 1329 جشنواره فیلم های انگلیسی را در انجمن فرهنگی سفارت انگلیس برگزار کرد و پس از آن با حمایت دربار «کانون ملی فیلم ایران» را تأسیس کرد و طی 20 سال از سینمای نهیلیستی (پوچ گرا) اروپا و آمریکا، اهداف منحط فرهنگ غرب را برای نابودی فرهنگ دینی و ملی ایران دنبال می کرد.
غفاری در آن سالها با ساخت فیلم هایی چون «عروس کدومه»، «صمد و فولادزره دیو» و... تلاشی پیگیر برای تمسخر ارزشهای حاکم بر روح جامعه ایرانی را پی گرفت و در این راه از حمایت ویژه «بنیاد فرح پهلوی» برخوردار بود.
شایان ذکر است «فرخ غفاری» از مدیران بلندپایه رژیم پهلوی در تلویزیون و وزارت فرهنگ و هنر آن زمان بود. وی پس از انقلاب از کشور فرار کرد و فعالیتهای ضددینی خود را در نشریات سلطنت طلبان و رادیوهای آمریکا دنبال کرد.
ماهنامه «فیلم» همواره از آگهی های برخی وزارتخانه ها و نهادهای فرهنگی برخوردار بوده و «بنیاد فارابی» نیز سفارش، طراحی، تدوین و چاپ گسترده تقویم سینمایی جشنواره فیلم فجر را به این ماهنامه واگذار کرده است.
قربان شما





" فرخ غفاری " لقمه چرب دیگری بود مثل " قطبی " که ساواک بقول " نادر ابراهیمی" با " جراحی روح " ( اما صد ابته بسیار مختصر – مثل عمل در آوردن یک زگیل ) از میان سمپاتهای حزب توده شکارش کرد و شد همدست هم او و " معاون فرهنگی سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران " و بعد تر و بد تر " قائم مقام مدیرعامل جشن هنر شیراز " و آقای " پرویز جاهد " لابد این جشنواره مبتذل را به نسیان سپرده یا حافظه تاریخی اش را موش جویده است وقتی در باب او میفرماید : " غفاری دلبستگی عمیقی به فرهنگ و هنر ایران داشت و تا زمانی که توان داشت و در راس کار بود در جهت رشد و سربلندی آن کوشید " ! ! !
اما فعالیتهای غرب زده ضد فرهنگی او ( مثل کنسرت " اشتوک هاوزن " ) به گونه فیلمسازی اش ( همچون نمونه " پلیسی – کمیک " " آلفرد هیچکاک " ی " شب قوزی " ) هیچگاه در میان مردم مسلمان این مرز و بوم خللی ایجاد نکرد و اینکه پس از فوتش ، ماهنامه فیلم ، همصدا با رادیو فردا و بی بی سی به تجلیلش میپردازد ، حکایت همان " مانیفست نانوشته روشنفکری در ایران " ( چقدر این را گفته ام - حداقل باید وقت کنم کمی از آنرا بنویسم ) است و استفاده از هر رویدادی برای ضدیت با اسلام ضد سلطه و ایران پیگیر انرژی هسته ای .
در هر صورت اما اینرا نباید از خاطر برد که همین فرد – خوب یا بد – بخشی هر چند کوچک است از تاریخ فیلمسازی در ایران ، و من معتقد نیستم که باید قبر رضا شاه را خراب کرد .

..... شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:35 ب.ظ

در این بهار که نهال به غنچه باز می شود , انسان کجاست ؟ بر سر دوراهی تفریق لبخند و بغض ؟ بهارانت خجسته باد . مریم و احسان .

خواهرم و برادرم

دنیا محل " ان مع العسر یسرا " است و ما نه آنقدر " خالد " تا " پایان شب سیه ، سفید " . بغضِ " فحش در جایی " و لبخندِ " شادباش در دیگر جا " با هم اند و شاید نه قابل تفریق ، بل سزاوار جمع و درنگ . من خواهرِ سنگِ صبور وشِ مهربان و برادرِ " چکنم " اندیشِ کلیه سنگ سازِ چشم بیمارِ دلتنگ را همانقدر دوست میدارم که آنها این متهم جیره خواریِ دگم اندیش را .

پیری پنج عیب دارد
اول فراموشی
بقیه هم یادم نیست .

زمستان ، معلم فراموشی برگهای ریخته " بغض " میتواند باشد و بهاران ، معجزه گر شکفتن غنچه های " لبخند " در " نارنجستان " جنوب .

عیدتان مبارک .

کاظم و کاظم !

محمدجواد سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:32 ب.ظ http://chaaleshha.myblog.ir

سلام حاج کاظم
چرا واسه مطلب آخرت جای نظر نذاشتی
راستش از کافی نت می نویسم و اگه میذاشتی هم نمی تونستم بخونم و نظر بدم ولی می دونم قشنگ نوشتی
از کلمات بلد شده مطلب متوجه شدم
منم بروزم
یا حق

داود روشنی سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ب.ظ http://inharfha.blogfa.com

سلام کاظم عزیز چرا لینک نظراتت رو اون بالا بستی؟ با مطلب جدید به روزم.پیشاپیش از اظهار نظرتان ممنونم

کاظم چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 ب.ظ

برادران عزیزم
جناب آقای مهدوی
جناب آقای روشنی

مرا ببخشید از بستن بخش نظرات مطلب اخیر .
« دلبانگ » ها گفتگو با خود است .
خود گویی ، هذیان ، دل پریشی و ....... نوعی خود زنی .

کاظم پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:08 ق.ظ



جناب آقای جاسم
جناب آقای بخردی

( که البته هردو یک نفرید با شناسه : IP: 74.108.117.133 )
سلام
نظرات شما بدلیل عدم رعایت نزاکت و عفت کلام حذف گردید .

سید احمد جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:38 ق.ظ

حزب اللهی تو چه کارت به شعر و ادبیات چرا نمی نویسی منصفی را از شغل معلمی اش اخراج کردن؟ چطور اینترنت برای شما حکومتیان خوب است برای مردم بیچاره بد است و باید سایت های آنان را فیلتر کرد چرا یک کلمه از گرانی و بیکاری نمی نویسی وبلاگ های بندری همه اش شعر است و آه کشیدن از درد مردم برخلاف وبلاگ هایی مثل زیتون و خوابگرد و.... خبری نیست اگر آمریکا و آمریکاییان بدند چرا هر جا می رفتند مردم بندر آنها را روی سرشان می گذاشتند توی بازار اوزی ها مغازه ها جنس و کادوی مجانی به کشتی گیران آمریکایی می دادند برای اینکه مردم به حکومت خود دهن کجی کنند

سالم جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:20 ق.ظ

حزب اللهی تو چه کارت به شعر و ادبیات چرا نمی نویسی منصفی را از شغل معلمی اش اخراج کردن؟ چطور اینترنت برای شما حکومتیان خوب است برای مردم بیچاره بد است و باید سایت های آنان را فیلتر کرد چرا یک کلمه از گرانی و بیکاری نمی نویسی وبلاگ های بندری همه اش شعر است و آه کشیدن از درد مردم برخلاف وبلاگ هایی مثل زیتون و خوابگرد و.... خبری نیست اگر آمریکا و آمریکاییان بدند چرا هر جا می رفتند مردم بندر آنها را روی سرشان می گذاشتند توی بازار اوزی ها مغازه ها جنس و کادوی مجانی به کشتی گیران آمریکایی می دادند برای اینکه مردم به حکومت خود دهن کجی کنند

کاظم جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:20 ب.ظ

جناب آقای سید احمد
جناب آقای سالم

سلام
۱ - اینکه نقش آقای جاسم و آقای بخردی را کنار گذاشته و طریق نزاکت را در پیش گرفته اید ، مغتنم است .
۲ - اینترنت « برای مردم بیچاره » بد نیست ، برای « بیچاره کنندگان مردم » بد است .
۳ - وبلاگهای بندری همه شان شعر و آه کشیدن نیست . بعضا مطالب پر باری نیز دارند . مضاف بر آن شعر هم مقوله بدی نیست و جایگاه خوبی دارد در القای پیام و احساسات .
۴ - مردم بندر مثل تمام مردم ایران با ملت آمریکا مخالفت و دشمنی ندارند ، مهمان نوازی و رفتار پسندیده شان با کشتی گیران آمریکائی نیز بر خلاف تصور حضرتعالی ، دهن کجی به دولت و حاکمان جنگ افروز و چپاولگر آمریکا و ابلاغ پیام مهرورزی مردم ایران حسب فرمایش رئیس جمهور محبوب جناب آقای دکتر احمدی نژاد است .

پوینده باشید !

فیروز جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:24 ب.ظ http://www.management.tra.blogfa.com

salam
khaste nabashın
webetun alıye
matalebesham alıye
khoshal mısham ba ham tabadole lınk dashte bashım

فریدون ضرغامی شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:30 ق.ظ http://asvad.persianblog.com

دوست فرزانه سلام.
ضمن آرزوی موفقیت برای جنابعالی.
برای دسترسی به اخبار روی اولین لگوی دوستان سمت راست وبلاگم کلمه linkکلیک بفر مایید.

مسعود رحمتی یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:45 ق.ظ http://masoud61.blogfa.com

برادر عزیز چرا شما اینگونه با مفاخر فرهنگی این مملکت رفتار می کنی
چرا شما دایره را آنقدر تنگ می کنی که فقط اقلیتی متحجراز جامعه ایران در آن جا می گیرد
سینمای ایران تا ابد مدیون زنده یاد فرخ غفاری نازنین خواهد بود
فکر کنم شما جنوب شهر غفاری را ندیده اید انتقاداتی که او به حکومت پهاوی می کند ونتایج مدرنیزاسیون شاهنشاهی را به شکل هنرمندانه ای نشان می دهد این طور قضاوت نمی کردید

فکر می کنم دیگر هیچ وقت اتفاقات بزرگی که در جشن هنر افتاد تکرار نخواهد شد دیگر ایران باید خواب ببیند که کسی چون پیتر بروک نمایش اجرا کند
اما فعالیتهای غرب زده ضد فرهنگی او ( مثل کنسرت " اشتوک هاوزن " ) را متوجه نمی شوم خواهش می کنم موسیقی که غرب زده و شرق زده ندارد واگنر شاید حرف را تمام کرده است که هر جا سخن باز می مانند موسیقی آغاز می شود ای کاش قبل از نوشتن این تحقیق می کردید جایگاه
اشتوک هاوزن در موسیقی جهان کجاست
نکند فردا هدایت و چوبک و گلشیری هم می شوند نوکر امپریالیسم
شاد و پاینده باشید

جناب آقای رحمتی عزیز

سلام
شخصیتهای علمی و فرهنگی از بعد توازن خدماتی که به جامعه بشری ارائه میکنند و زندگی شخصیشان ، به گروههای متفاوتی قابل تقسیمند . یک گروه شامل افرادی میشود که علیرغم تباین این ابعاد ، استمرار ثبات دارند . مثلا در نبوغ و بار تحقیقاتی و علمی آقای " آلبرت انشتین " تردیدی نیست ، اما زندگی شخصی و سیاسی او کج راهه است . یا آقای " احمد شاملو " بلحاظ اشعار سروده قابل احترام است ، اما بعد اعتقادی و زندگی شخصی قابل دفاعی ندارد ( و این ابعاد متفاوت اگرچه هر یک به جای خود دارای ثبات است اما البته هم زمان ) . گروه دیگری مثل آقایان " صادق چوبک " و " ابراهیم گلستان " گاهی به نعل میزنند و گاهی به میخ و بصورت نوسانی و رزنانسی ( بدون ثبات ) ، لگد و کرنش را حسب مقتضیات به تناوب صادر میکنند . اما گروهی که آقایان مثلا " قطبی " و " فرخ غفاری " در آن جای میگیرند ، دو مرحله در زندگیشان بلحاظ زمانی کاملا قابل تفکیک است و این پدیده مثل یک دگردیسی میماند . اینها ابتدا و در مرحله اول ، مبتنی بر شخصیت تحصیلکرده و خرده بورژوازیشان ، سمپات حزب توده بودند و آزادی و عدالت برای خلق ، شعارشان ( و فیلم جنوب شهر آقای غفاری که فرموده اید نیز محصول این دوره است )( میتوانید برای شفافیت بیشتر ، مطالب ایشان با نام مستعار " میم مبارک " را نیز مطالعه بفرمائید ) . اما مرحله دوم زندگیشان از هنگامی آغاز گردید که توسط ساواک " جراحی روح " شدند . از این زمان به بعد ، بلحاظ تزلزل و غیر مقاوم بودن ، بسیار راحت ( عرض کردم مثل جراحی یک زگیل ) بریدند و با محوریت منافع شخصی ، رژیم را منشا خیر دیدند و خود تبدیل شدند به عوامل استحمار توده ها جهت استحکام بخشی پایه های رژیم . معاون رادیو و تلویزیون شاهنشاهی شدن و تصدی معاونت مدیر عامل جشن هنر شیراز از قبایح آقای غفاری در این مرحله است .
فیلمها و سریالها و جهت گیری برنامه های رادیو و تلویزیون شاهنشاهی را که حتما واقفید . میماند جشن هنر شیراز که حضرتعالی آنرا " اتفاق بزرگ " نامیده اید و حسرت میخورید که دیگر تکرار نخواهد شد . آیا شما کنسرت " اشتوک هاوزن " را دیده اید که اجرای آنرا در آن برهه از زمان تجویز میفرمایید ؟ آیا بنظر شما نمایش خیابانی تجاوز یک مرد به یک زن در ملاء عام و پیش چشمان مبهوت مردم 30 سال پیش شیراز که در این " اتفاق بزرگ " اجرای زنده شد ، اقدام مترقیانه فرهنگی و قابل مباهاتی است ؟ آقای غفاری از عوامل اصلی موجد این جلوه های هنری (!) بودند .
در پایان باز هم متذکر میشوم که به هر حال ایشان در تاریخ سینمای ایران جایگاهی دارند و من حذف نام ایشان از این سیر تکوینی تاریخ سینمای کشورمان را تجویز نمیکنم ، همانطور که با تخریب قبر رضا شاه موافق نیستم . اما منش رسانه های بیگانه و مفتونان داخلی آنها در جلوه وارونه شخصیت این افراد را هم عملی شیطنت آمیز و صرفا تقابل با اسلام ضد سلطه و ایران ارزیابی میکنم .

پوینده باشید .

مسعود یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:10 ب.ظ http://masoud61.blogfa.com

شما اگر کامنت مرا تائید می کردید کسی که در جریان کامنت من نبوده گیج نمی شد از جواب شما و اعتقاد من نسبت به جشن هنر شیراز (که به نظر من مهمترین اتفاق هنری ایران در این ۴۰ ۵۰ سال گذشته بوده)و مفاخر این مملکت کسی چون غفاری
شما آزادید که هر طور دوست دارید فکر کنید و من هم همچنین اما رفتار چون برنامه سازان چراغ و هویت برای بزرگان فرهنگ کشور جز نشان دادن کوچکی و حقارت راوی چیزی نیست

اما تعجب می کنم از این حرف شما دوست عزیز
من حذف نام ایشان از این سیر تکوینی تاریخ سینمای کشورمان را تجویز نمیکنم
یعنی اگر شما تجویز کنید فرخ غفاری و چوبک و شاملو حذف می شوند از ذهن مردم

لطفن کامنت قبلی را هم تائید کنید
با سپاس

جناب آقای رحمتی

سلام
۱ - کامنت قبلی حضرتعالی همراه با پاسخ مربوطه ساعت ۹:۴۵ صبح یکشنبه بیستم اسفندماه تائید و درج شده است . دقت بفرمائید .
۲ - نظر مساعد نسبت به چیزی داشتن بر مبنای سلیقه آزاد است و بنابر این شما مختارید هر شخصی را جزو مفاخر تلقی فرمائید و هر جشنی را نیز اتفاق بزرگ و ارزشمند بنامید ، البته اما بدون توجه به حقایقی که عقل سلیم باید به آنها التفات داشته باشد .
۳ - تجویز اینجانب بیان عقیده ام است یعنی مناسب ندانستن بی توجهی به نقش جناب آقای غفاری در تکوین تاریخ سینمای ایران علیرغم برخی خیانتها و نقشهای منفی وی در این عرصه .

مطالب را با دقت بیشتری مطالعه فرمائید .

پوینده باشید .

مسعود یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:40 ب.ظ http://masoud61.blogfa.com

سپاسگزارم
بحث ما نتیجه ای در بر ندارد
شاد باشید

دقیقا همینطور است .
حداقل پیش نیاز نتیجه بخش بودن یک بحث صداقت است .

به خدا میسپارمتان .

محمدجواد دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:54 ب.ظ http://chaaleshha.myblog.ir/

سلام اخوی
بروزم

نسیم سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:12 ق.ظ

تنها چیزی که میتونم بگم تو خیلی بیسواد و متحجر وجد اندر جد حزب اللهی هستی کودن چشم کمی باز کن کسانی که تو براشون سینه چاک میدی مه در ایران ونه در هیچ جای دنیا احترامی دارند حتی در فلسطین و سوریه انها نفت ودلار مجانی می گیرند و بریششان می خندند دلم واست میسوزه بدبخت

جاسم چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:37 ق.ظ

جناب حزب اللهی که شعر ابراهیم منصفی را می نویسی ، منصفی در نظام جمهوری اسلامی از شغل معلمی اخراج شد و در کمال فقر از دنیا رفت چرا اشاره ای به اخراج ناصواب و ی نمی کنی البته از یک حزب اللهی نمی توان چنین انتظاری داشت اما در مورد آقای دکتر احمدی نژاد توجه شما را به سخنان رفسنجانی جلب می کنم یعنی آش دکتر اینقدر شور شده که صدای رفسنجانی هم درآمده و وقتی سایت بازتاب متعلق به دبیر مجمع تشخیص مصلحت فیلتر می شود یعنی وامصیبتا ، بیخود نیست که اغلب وبلاگ های بندری به جر معدودی همه اش آه و ناله است بنده خداها حق دارند رعایت بکنند تا مثل بازتاب آن بلا سرشان نیاید

سلام

۱ - دوباره جاسم شده اید ؟
۲ - زندگی خصوصی و عقاید مرحوم رامی را شاید بشود همچون سایر شخصیت های علمی و فرهنگی جدای از آثارشان تحلیل کرد . مثال آقای آلبرت انشتین و آقای احمد شاملو را در پاسخ کامنت دوست دیگرم ( آقای مسعود رحمتی ) عرض کرده ام ، لطفا مطالعه بفرمائید .
۳ - بندری ها ترسو نیستند . وبلاگهایشان مشحون از حرفهای دلشان است . آنها مسلمان ، غیور و مرزداران سربلند ایرانند .

جاسم پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:42 ق.ظ

حزب اللهی هستی باش اما بقول سرور آزادگان حسین آزاده باش ، اخراج منصفی از آموزش و پرورش یک مسئله شخصی نیست در همان زمان ۶۵۵ معلم اخراج شدند و مدارس بندر ۶ ماه تعطیل شد

شخصی نیست . اعتقادی و عملکردی است برای رامی مرحوم و بقیه از یکسو ، و واکنش افراطی دافعه محور مسولان وقت آموزش و پرورش است از سوی دیگر .

سلمان خان از بندرعباس سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:22 ق.ظ http://www.shahsavarekarbala.mihanblog.com

سلام خوبی ... ببخشید اگر زحمتی نیست به این وبلاگ حتما سر بزن این وبلاگ مال من نیست www.shahsavarfc.blogsky.com


کلوپ فوتسال شهسوار جمعه 10 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:48 ق.ظ http://www.shahsavarfc.blogsky.com

یه شهسوار بندر یه تیم پر از دلیران.
خواستی به این وبلاگ هم سر بزن قطعا ضرر نمیکنی.

www.shahsavarfc.blogsky.com
راستی اگر مایل بودی خودت رو معرفی کن(اسم،سن،رشته تحصیلی،محل اقامت)

حالا دیگه من یه آسمونی تنهام
id:delam_grefte_asemon
در پناه حق یا علی خدانگهدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد