کاظم

ادبی سیاسی

کاظم

ادبی سیاسی

ضحاک معاصر

 

 

ضحاک معاصر

(حاشیه ای بر « نهان گشت کردار فرزانگان . .» تقدیم به دوست گرانقدر سرکار خانم زهرا موثق »)

 

کنون اژدها ،  اژدها تر شده است

ورا اشتها ، صد برابر شده است

 

بسی مار روییده  زین دیو زشت

بسی جور میورزد این  بد سرشت

 

هنوزش بود قوت ، مغز جوان

پی مغز برنا ، به هر سو روان

 

خورشتی فراوان  ز مغز جوان

کند روز و شب اژدها نوش جان

 

دگرگون شده رسم او لیک سخت

به تن کرده اینک  ز تزویر رخت

 

نه گیرد ، نه بندد ، نه زندان کند

درون جوان را  پریشان کند

 

جوان را فریبد به مکری عجب

دموکراسی و سکس و دوری  ز رب

 

چنان میخورد مغزها را ظریف

که برنا شود مستِ حسی لطیف

 

به ناگه غرورش دو چندان شود

ز بی مغزی خویش شادان شود

 

ببیند مر آن اژدها را  پری

ز کاوه ،  ز مردم ،  بگردد  بری

 

شود سخت او عاشق اژدها

ز نیرنگِ آن  دد ،  نگردد رها

 

بر او مشتبه میشود روزگار

نماید بر او اژدها ،  کردگار

 

شود نوکر و چاکر اژدها

به خدمت ببندد کمر بی بها

 

به افسون ، چو ضحاک ، یزدان شود

تهی مغز ،  ناگه هنردان شود

 

تمام وجودش شود ادعا

نویسنده  گردد  کند  نقدها

 

نویسد ز کمبود و از نقص ها

به هر ساز شیطان ، کند رقص ها

 

هنر را ،  قلم  را ، کند وقف او

شود اژدها شمع  و پروانه او

 

ولی اینهمه جهل  پاینده  نیست

به  نفسِ حقیقت ، خدا ،  بنده نیست

 

اگر مکر دارد هزار اژدها

خدا را  بود بیش از او مکرها

 

فریبی اگر هستش آن اژدهاک

فریبش کند نور الله ،  پاک

 

به نابودیِ  اژدهایِ  پلید

خداوند هم کاوه ها آفرید

 

هزاران دل پاک  و مفتون  حق

برآرند خورشید داد از شفق

 

به نیروی ایمان  و لطف خدای

کنند این وطن را سعادت سرای

 

به قامت  فراز و به  جان  پاکباز

بخوانند این  نغمه  دلنواز  :

 

" دریغا از ایران  که ویران شود "

" کنام  پلنگان  و شیران  شود "

 

" همه سر به سر تن  به  کشتن  دهیم "

" از آن  به که کشور به دشمن  دهیم "

 

                                        «  کاظم »

 

 

نظرات 25 + ارسال نظر
صبرا شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:25 ب.ظ http://sabra.blogsky.com

شهریار شهر سنگستان
رستم دستان

زهرا پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:28 ب.ظ http://zahra999.blogfa.com

فکر می کنم اشتباها چیزی را نصفه فرستادم.(چون مطمئن نیستم رسیده یا نه باز از نو تایپ می کنم)

کاظم خوب
مثنوی تان سرشارم کرد از امید.به خصوص "و مکروا و مکر الله تان" که چقدر به موقع می آید و چقدر می چسبد بعد از آن همه سیاهی و بغض.مثل آب خنکی است.
اما لابد می دانید که من نسل سوم شور انقلابی ام.به ما که رسید البته آسمان تپید.چیزی ته ظرف نمانده بود.آنچه هم که ماند ته نشین نمک بود و چقدر شور بود.
مجبوری خودم را جا گذاشتم بین میراث شریعتی و مطهری و خواب های فروغ که "خواب دیده بود کسی می آید کسی که مثل هیچ کس نیست".و آن "همگی به ریسمان محکم الهی چنگ زنید..."
اما راستش را بخواهید گاهی شک برم می دارد و عجیب مایوس می شوم.و شده که گاهی با بی شرمی خدا را بازخواست کنم که چرا آخرین پیامبرش را ذخیره نکرد برای امروز! نه اینکه روزگار ما به مراتب سیاه تر و پوچ تر است؟!

............
منظورتان از وبلاگ تازه تان وبلاگ طنزتان است؟!

سلام ،

۱ - جمله قشنگی در یکی از فیلمهایی که دیده ام ( یادم نمی آید کدام) : هر کودکی که زاده میشود ، گواه آن است که خداوند امیدش را به انسان هنوز از دست نداده است .
۲ - « ان مع العسر یسرا » معنی همزمانی سختیها و آسانیها را میدهد و نه « پایان شب سیه سفید است » .
۳ - قوای سامعه هوشیار ، قادر به شنیدن ناله اضمحلال دشمن است حتی در میان غریوهای شادی و رجزخوانیهای ظاهرا پیروزمندانه اش . من مرگ تدریجی امپزیالیسم و صهیونیسم را به وضوح میبینم . و ایمان دارم که « نرید ان نمن . . . . »
۴ - وقتی که گفتم ( قبل از نوشتن شعر اخیر ) ، منظورم همان بود و نه البته تازه ، که تازه تر .

سلامت باشید .

هرمز ممیزی شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:49 ق.ظ http://hmomayezi.persianblog.com

سلام / و به امید روزی که آرزوهای خوبت برآورده شوند !

اردشیر دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:46 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلام !
به به ! آقا دست مریزاد..
آقا کاظم شعر از خودتان است ؟ ظاهرا قسمت ما بود در روز عید عیدی خود را اینجا بگیریم .
موفق باشید

احسان جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:25 ب.ظ


با عرض سلام . فرموده بودین که نگرش فنی نیز دارین . این وب سایت شاید به دردت بخورد . فضای عفونی وب لاگ نویسی در ان رایج نیست . دوست داشتی بحث تبدیل انرژی ررا هم مطرح بفرما .
www.mec.ir

شهود شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:25 ق.ظ http://shohood.blogfa.com

به نام خدا
سلام
شاعر اگر سعدی شیرازی است...
بهر حال خوب بود.
یا علی

مسعود سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:21 ق.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام
از لطف شما سپاسگذارم به شما لینک دادم

مسعود پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:48 ب.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام
آنتونیو نگری کتابی دارد به نام امپراطوری که نشر قصیده سرا به ترجمه شیوای رضا نجف زاده منتشر کرده است
نمی دانم تاچه اندازه با نظرات این فیلسوف بزرگ آشنایی دارید
مطالعه این کتاب برای من بسیار سودمند بوده است
چون من فکر می کنم امپریالیسم نمی تواند واضع اتفاقات عصر ما باشد ما در عصر امپراطوری زندگی می کنیم که مفصلن توضیح میدهد
با سرچ در اینترنت فکر می کنم بشود کتاب را پیدا کرد و یا مطالبی در باره نگری

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:02 ب.ظ

در سال ۲۰۰۰، آنتونیو نگری و مایکل هارت به اتفاق هم کتابی نوشته اند به نام «امپراتوری». به گمان این دو، استعاره امپراتوری به گونه ای گویا نظم جهانی دنیای امروز را بازگو می کند. در این امپراتوری آمریکا حکم پادشاه را دارد، و شرکت های چندملیتی و سازمان های بین المللی و دیگر کشور های قدرتمند غرب حکم طبقه اشراف را. این پادشاه که مدت ها از سرنخوت و زیاده خواهی در دنیا یکه تازی کرده، حالا چندصباحی است که دولتش رو به افول نهاده و «رعیتش» دیگر تاب این همه بیداد را ندارد. و پادشاه ما که تقریباً مثل همه پادشاه ها مغز درست و حسابی ای هم ندارد، دارد کار دست عالم می دهد؛ و البته دست خودش. و خودش هیچ این چیزها را نمی فهمد. نمونه اش همین عراق. نگری و هارت در این مقاله می گویند حالا که این پادشاه به پیسی افتاده و شده محتاج دیگران، باید با او معامله کرد؛ مثل اشراف انگلستان در اوایل قرن سیزدهم: شاه ژان که از پس هزینه جنگ ها و ماجراجویی هایش برنمی آمد و در کارش وامانده بود، دست به دامن اشراف شد.

اشراف در عوض خواستار محدودیت قدرت شاه، آزادی بیشتر، اصلاح قانون و قضا و نظارت بر دستگاه حکومتی شدند. پس، پیش نویس ماگناکارتا (منشور اعظم) نوشته شد و به امضای شاه رسید. این ماگناکارتا بعدها سرمشقی شد برای جنبش های مشروطه خواهی و انقلابی قرن هفدهم اروپا. نگری و هارت بر آنند که باید از تمام نیروهای موجود، از اشراف امپراتوری جدید گرفته تا جنبش های اعتراضی، ائتلافی ایجاد شود که هدف آن دستیابی به یک ماگناکارتای جدید در هزاره سوم باشد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:29 ب.ظ http://abed.blogsky.com

به روز

شهود دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:24 ب.ظ http://shohood.blogfa.com

به نام خدا
ببخشید گفتم حتما خوانده اید.
بیتی از حضرت امام خمینی است:
شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافته های من و تو بازی است
البته حمل بر جسارت نشود برادر...
التماس دعا
یا علی

حسن بردال چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:55 ق.ظ http://loor.blogsky.com

چرا نمی نویسین؟

نمیدانستم شما هم میخوانید .

مدتی است بیشتر در پاسخ به کامنتها دیالوگی را مشغولم ( البته در وبلاگ دیگرم : طنز کاظم ) .

ممنون از توجه تان .

سلیمان رضایی پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:18 ب.ظ http://shokaraneislah.blogsky.com

سلام و تحیت بر شما برادر گرامی.

شعر جالبی بود خداوند موفقتان بدارد.

کامیرا سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:09 ق.ظ http://kamira.blogsky.com

خیلی ها می خوانند کاظم! شعر زیبایی بود.

صادق عزیز

چه قوت قلبی است تکیه بر شانه های مهربان خدا
و وصول پژواک دلبانگها از کوهستان وجود شما هم دیاران جنوب

کبوتر بین الحرمین یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:20 ب.ظ http://nodbe-feragh.persianblog.com

سلام.....
انشاالله عزاداری ها مقبول باشه
.
.
.

.... اینجاست که حسین (ع ) می فرمایند میدانم درد شما چیست ؟«ملئت بطونکم من الحرام» آری شکم های شما از حرام پر شده است. ...
.
.
.
دولت عاشقی به روز شد . منتظر قدوتان .

اردشیر سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:03 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلام
نمیخواهید دستی به روی ضحاکتان بکشید !!؟

مسعود چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:24 ق.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام
نظرت در باره نوشتن یادداشت چیه

متقابلا سلام

در چه موردی ؟ امپراطور ؟

شهود چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:00 ق.ظ http://shohood.blogfa.com

به نام خدا
سلام برادرم...
پاسخش را چندی است فرستاده ام.
یا علی

متقابلا سلام

بله . دریافت شد .
بسیار سپاسگزارم .

کامیرا پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:22 ق.ظ http://bandarabbascity.blogsky.com

کاظم،
جواب لطیفتان را خواندم. ممنون.
وبلاگ بندرعباس سیتی را دوباره فعال کرده‌ام. منتظر مطالب جدید شما هم هستم.

محمدجواد پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:54 ق.ظ http://chaaleshha.mihanblog.com/

سلام
ان فی قتل الحسین حرارت فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا
مطالب خوبی داری ولی وبلاگ خوبی نه
بیا میهن
یه سرم به ما بزن
یا حق

محمدجواد جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:31 ق.ظ http://chaaleshha.mihanblog.com/

سلام اخوی
بابا من نه که تند تند کامنت میذارم بعضی اوقات یه همچی چیزایی هم از دستم در میره
منظوری نداشتم
مهم محتواست که ماشالا( ماشاءالله خودمون)شما خوب و پر بار می نویسید
ولی اگه بیای میهن به جون خودم بهتره ها
من هم خوشحال میشم
یا حق

سلام متقابل

کاملا واقفم که منظوری نداشته اید و الا لینکتان را اضافه نمیکردم .
مشاهده نفرموده اید ؟

در رابطه با میهن به شهود گرامی هم همین را گفته بودید .
فکر میکنم برای کامنت گذاری جای خوبی نباشد . شهود را که عاصی کرد .
هر دو تشریف بیاورید محله بلاگ اسکای .

در پناه حق .

سیاورشن جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:30 ق.ظ http://siavarshan.blogsky.com

سلام کاکا !
مطلب تازه اتنوشت خبرمو بکن .

کاکای عزیز

« طنز کاظم » با مطلب « آخ خ خ خ ای آزادی » به روزن .

کبوتر بین الحرمین شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ب.ظ http://nodbe-feragh.persianblog.com

سلام . مشمول توجهات خاصه حضرت ولیعصر باشید ...
.
.
...اما زهیر مردی که خیلی دیر به این خیمه گاه متصل شد چقدر عاشق جمال یار شد که در کلامی قابل تامل خطاب به امام فرمودند :دوست دارم هزار بار کشته شوم و دوباره زنده شوم ...
.
.
.
دولت عاشقی به روز شد
.
.
.
منتظر قدومتان ....

سلمان خان از بندرعباس جمعه 10 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:49 ق.ظ http://www.shahsavarekarbala.mihanblog.com

سلام.... این شعر از پسر عمومه ، اینطور که خودش میگفت.
توی نا امیدی و غم
توی هر نفس تو هر دم
هوای عشق تو بوده(نسیم)
که واسم شده یه همدم
توی کوچه راه این عشق
میمیرم آخر یه عاشق

www.shahsavarekarbala.mihanblog.com
راستی اگر مایل بودی خودت رو معرفی کن(اسم،سن،رشته تحصیلی،محل اقامت)
من هم یکی از بازیکنای تیم فوتسال شهسوار کربلا به اسم سلمان خان از بندرعباس....نوروز 86

حالا دیگه من یه آسمونی تنهام
id:delam_grefte_asemon
در پناه حق یا علی خدا نگهدار

محمد رضا پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:39 ق.ظ

جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد