کاظم

ادبی سیاسی

کاظم

ادبی سیاسی

مگر عمر همین بود ؟

 

 

 

مگر عمر همین بود ؟

 

( تقدیم به دوست گرانمایه سرکار خانم صبرا نامی با عرض تسلیت )

 

 

 

گفتم که خطا کردی  و تدبیر نه این  بود

گفتا چه توان کرد چو تقدیر چنین  بود .

 

گفتم که بسی خط  خطا بر تو کشیدند

گفتا همه آن بود که  بر لوح جبین  بود .

 

گفتم که  قرین  بدت افکند  بدین  روز

گفتا که مرا بخت  بد خویش  قرین  بود .

 

گفتم که  بسی جام  طرب خوردی از این  پیش

گفتا که شفا  در قدح  بازپسین  بود .

 

گفتم که  چرا مهر تو ای ماه بگردید ؟

گفتا که  فلک  با من  بد مهر به کین  بود .

 

گفتم که تو ای عمر چرا  زود  برفتی ؟

گفتا چه  توان کرد  مگر عمر همین  بود ؟

 

گفتم که  نه  وقت  سفرت  بود چنین  زود 

گفتا که  مگر مصلحت  وقت  در این  بود .

 

گفتم که ز حافظ  به  چه  حجت شده ای  دور ؟

گفتا که همه  وقت  مرا  داعیه این  بود .

 

 

                                

                                         ( لسان الغیب )

                                       

  

 

 

                              

 

نظرات 24 + ارسال نظر
دختر رویدری دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 06:43 ب.ظ http://2khtarrooydre.blogfa.com/

سلام خسته نباشید وبلاگ زیبایی دارید انشاالله همیشه موفق و سربلند باشید وقت داشتید به منم سر بزنید من شما را لینک می کنم و خوشحال می شم شما هم وب منو به اسم دختر رویدری لینک کنید .
در پناه حق

بنی هاشمی سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ب.ظ

نازلی سخن نگفت
نازلی ستاره بود:
یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت
نازلی سخن نگفت
نازلی بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد: زمستان شکست!
و
رفت...

اردشیر سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 03:27 ب.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلام!
آقا کار از سوزن زدن گذشته برایمان !

داود روشنی سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:35 ب.ظ http://inharfha.blogfa.com

کاظم جان سلام
مگه داری زبونم لال کوس خداحافظی می خونی که این شعر رو با این عنوان گذاشتی؟ بحث تان را با علی اقا تا آخر دنبال کردم.بیچاره علی کلی زور زد.ولی حرفهایش قابل تامل بود.برام جالبه بدونم بعد از این مباحثات چه چیز بر معلومات شما افزوده شد.یعنی ماهیت آن اطلاعات در ذهنتان برایم مهم است لطفا برایم بنویسید.موفق باشی.

ژان وال ژان سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:49 ب.ظ

شعر زیبایی ست
انسان مرگ اندیشی به نظر می رسید
یا حق

علی پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:53 ب.ظ http://ali-lohrasbg.blogfa.com

سلام کاظم جان...خوبی؟پس به من سر نزدی.منتظر جوابت بودم.چرا سر نزدی؟

علی پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:05 ب.ظ http://ali-lohrasbg.blogfa.com

راستی کاظم جان نکنه با من قهری که سر نزدی...؟به هر حال تو همیشه دوست خوب و مورد احترام من هستی.مطمئن باش.

هرمز ممیزی شنبه 11 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ب.ظ http://hmomayezi.persianblog.com

سلام کاظم جان /تنوع برای جلب توجه جوانان ضروری است به ویژه آنکه از زبان حافظ باشد خسته مباشید!

صبرا یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:09 ب.ظ

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
**
می شناسمت به دوستی و یگانگی

زهرا دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:10 ب.ظ http://zahra999.blogfa.com

مادربزرگ را لای جانماز جا گذاشتیم...

جانماز را بگو.بوی یاس گرفته!

دوست گرامیمان را در یابید
به تسلایی .
در آشفته زمانی که دلمشغولیم ما در پی شهرت
به تقلایی !

مهدی همراهی دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:52 ب.ظ http://hamrahi313.persianblog.com/

سلام عزیز،
من فکر می کنم که خشونت به نوعی در ذات بشر نهفته است. و به همان اندازه که قدرت می یابد خود را به نوعی قانونی یا غیر قانونی اشکار می سازد.

علی سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ب.ظ http://ali-lohrasbg.blogfa.com

سلام کاظم جان...خوبی؟ممنون که به من سر زدی.ولی این که گفتی دلمشغولیاتت چیز دیگه ای شده ....منظور من این نیست که حتمن در وبلاگ من نظر بدی.فقط لطف کن هر وقت آپ کردی خبرم کن.نمیدونم چم شده؟این روزا بدجوری کسل و بی حوصله هستم...تو که خوبی انشااله؟موفق و سلامت باشی.و بدون همیشه دوست خوب منی.
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید ازین ورطه رخت خویش

بدرستی می شناسی ام پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:21 ب.ظ

سلام . نه خسته . من که خسته ام از این همه دربدری که قرار در هیچ می بینم انگار . نه تحقیق و نه نوشتن و نه در خواندن که گاهی بی برگی باغچه و خزان غم الود اینجا , انجا یا هر جای دیگر انچنانم به بند در ماندگی می رساند که از دریچه اتاق کوچ پرندگان به گرمسیر را به نظاره می نشینم و بس . ارزوم را می کنم پر پرواز قوها . ...... گاه گاهی سراغی بگیر از هم سن و سالانت .

اردشیر جمعه 17 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:02 ق.ظ http://ardeshiri.blogfa.com

سلام !
خوش خیالیمان هم داستانی شده است !!
با حرفی اضافه بروزم !

احسان جمعه 17 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:28 ق.ظ

دوست عزیز , هر که شد محرم دل در حرم یار بماند . ما قرار بود نه شیر بشیم نه پلنگ . اما این فضای مجازی شانتاژ .......
نشانی پست الکترونیکی ام را صبرا به گمانم داشته باشد , کاری داشتی در خدمتم .

صبرا یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:23 ب.ظ http://sabra.blogsky.com

کاظم همیشه خوب
گمانم دستت آمده باشد چقدر پریشانم این روزها..

آن جا که به طعنه حضورت را در راهروهای سیاه و سفید بیمارستان به رخم می کشیدی باورت نمی شود که پیش آمد و شوق دیدارت را آنی حتا نداشتم و اگر روزگار سیاه لعنتی مجال می داد، اشک هام بر همان روال بود.
گمانم اشک ها باید همین جا باشند . و تو را باید همین جوری دید. مرموز، از پشت هاله اشک. گمانم همین که حضور داری ما را بس است. ( ونفسی هم به آسودگی کشیدم بعدها!)

در حوالی مان مردی دیدی که قرار بود نه شیر شود نه نهنگ. و فقط و فقط بنویسد. یعنی که ما هیچ. ما نگاه.
دوست بودیم و دوست تر هم می شدیم که فاصله ها بودند و قربت دوستی را لوث و کودکانه نمی کرد.
...
...
...
این نقطه ها را این جا گذاشته ام یعنی که هیچ توضیحی در مورد چیزهایی که اتفاق افتاد ندارم که بدهم. و شاید هم اصلاً ضرورتی نداشته باشد کسی تعریف بگیرد و توضیح بدهد چه شد و چه کردم و چه سابقه ساخته شد.
سکوتت را بشکن که شکستم سکوتم را به پاس بلندی دوستیمان... چیزی بگو..
این ایمیل من : sabranaami@yahoo.com
و این هم ایمیل خالو: garomzangi@googlemail.com

صبرای عزیز

سلام ،
1 - پریشانیت را پریشانند اینروزها همه دوستانت و من . هق هق ت بر شانه های لرزان پدر زیر لور بزرگ غمبار نیمه شبان بیمارستان ، و فغان جمع محزون مادر ، عمه ، پدر بزرگ ، عموها و . . . . و حضور من اگر چه نه چون حضور سنگ ، اما چه تفاوت که تسلایی را امکانم نبود برای تخفیف حزن و فشار ظلم قصور در مراقبت .
2 - آنکه از او گفته ای خدای را گواه که همچنان برایم عزیز است . گفته است " به درستی می شناسیم " ، اما من مدتی است در این معنا به تردیدم . گر چه خوانده ای ، اما دوباره بخوان کامنتش را در " مرگ قسطی " به تاریخ جمعه 5 آبان 1385 ساعت ۲۱:۵۶ و واژه سخیفی که در آخرین نوشته اش است . از آنکه من میشناختم این گفته ها . . . .
اما هنوز بر این باورم که من و او بیش از همه پتانسیل هم زبانی داریم . غربت و دلتنگیش را ، باور کن ، من هم رنج میبرم .
کوشیده ام همیشه در این " رنجستان " ، نرنجم . که معتقدم بوی خوشی دارد " نارنج " جنوب . و سکوتم شاید تلاشی است برای حفظ " خاطره " ها در دنیای " مخاطره " ها ، و نیز به پاسداشت حرمت همو که قلم و ضریب هوشیش را خود به تحسین لب گشودم از ابتدا و شاید به نوعی " اول آن کس که خریدار شدش من بودم " .
3 - از لطفت ممنونم ، اما ایملتان را همبشه داشته ام . آنچه میلش را ندارم ، همانطور که به همسر دوستم قبلا گفته ام ، شلوغی و بد خطی ایمیلهاست . به پاس مهربانیت ایمیلم را تقدیم میکنم ، اما پوزشم را بابت نخواندن و پاسخ ندادن احتمالی از هم اکنون بپذیر : kazemju@yahoo.com
کامتها را ترجیح میدهم . هرگاه مایل بودید ایمیل تلقی شود کافیست بالایش بنویسید " خصوصی " . مطمئنا درجش نخواهم کرد .

غمت را صبری در خور نامت آرزومندم .

کاظم سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:14 ب.ظ


خواهر خوبم ،
آماده امتثال دستورم ، اما راهی پیش پایم نگذاشته اید برای دیالوگ .
بشارتی است مرا اما البته حضور شانه های مهربان شما برای تکیه سری که آن دل مستاصل را از بغض رهایی جوید .
قلب پاکتان را جزایی سزا آرزومندم ،
به حق همان فاطمه زهرا (س)

محمد محمدیان کوخردى سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 04:04 ب.ظ

سلام، خسته نباشید.
وبلاگ زیبائى دارید، لطفا به ما هم سرى بزنید.
واگر زحمت نیست مارا لینک کنید.
این آدرس ماست:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%AE%D8%B1%D8%AF

کاظم چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ب.ظ


خواهر خوبم
بزرگواریتان قابل تحسین است .
افتخار میدانم پاسخ گویی به صلای دوست را .
مطمئن باشید .

علی دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 10:17 ب.ظ http://ali-lohrasbg.blogfa.com

کاظم جان سلام.....خوبی؟مگه من به تو سر بزنم.تو که سراغی از ما نمیگیری.
گذشت عمر و به دل عشوه میخریم هنوز
که هست از پی شام سیاه صبح سپید

مهدی دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:17 ب.ظ http://khademane-velayat.blogfa.com

... و باز هم عمل بر شعار پیروز شد

زهرا سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:53 ب.ظ http://zahra999.blogfa.com

کاظم خوب

دارم کم کم به این فکر می افتم برایتان کامنتی بگذارم و علت دیر به دیر به روز شدنتان را جویا شوم...(نه اینکه ناظم محل باشم فقط کمی متعجبم!)

- وبلاگ دیگرم تازه تر است ، هرچند وبلاگهایم را بیشتر نشانی میدانم تا تریبون .

سپاسگزارم از اینکه به یادمید .

محمدجواد پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:49 ق.ظ http://chaaleshha.mihanblog.com/

سلام
کاظم عزیز
منظور من این بود که سرویس دهنده شما سرویس دهنده جالبی نیست
اول هم که از محتوای وبلاگتان تعریف کردم
من تقریبا همه سرویس دهنده ها را خودم تجربه کرده ام
در این میان میهن بنظر بنده از همه بهتر است
این را هم می دانم که مدت زیادیست در بلا اسکای می نویسید و ...
این را هم از آن رو عرض میکنم که دوست دارم وبلاگهای ارزشی از هر لحاظ برتر باشند
منتظر حضور دوباره شما هستم
یا حق

محمد جواد عزیز

با عرض سلام و احترام
از محبتتان ممنونم . البته من سرویسهای مختلف را آزمایش نکرده ام بجز بلاگفا و بلاگ اسکای . این دومی از این جهت مناسب آمد بنظرم که کامنت گذاری پر حجم را کفاف میدهد و ظرف خوبی است برای مظروف دیالوگهای طولانی با برخی مخاطبهائی که در ارتباطیم با هم .
یاری حضرتعالی که بر عکس حقیر تخصصی دارید در سرویسها و قالبها قطعا لطفی خواهد بود در حقم و مغتنم .
اجازه داشته باشم وقت نیاز مزاحم اوقات خواهم شد .

در پناه ایزد منان .

محمدجواد یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:26 ب.ظ http://chaaleshha.mihanblog.com/

سلام علیکم
ممنون از لطفتون
من هم متقابلا لینک دادم
درباره سیستم نظرات حق با شماست ولی به نظر حقیر این مشکل در مقابل مزایای دیگر میهن مثل قابلیت صفحات اضافی٬ نوشته های اخیر٬ لینک دونی با قابلیت نشان دادن تعداد بازدیدها٬ قالبهای زیباتر و ...
به هر حال ما همینطوری هم قبولتون داریم
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد